نقشه ذهنی یا مایندمَپ، یک روش گرافیکی برای نشان دادن ایدهها و مفهومها است؛ ابزاری برای بصری فکر کردن که مرتب کردن اطلاعات را آسانتر میکند و به شما در تحلیل، درک، ترکیب، بهیادآوری و تولید ایدههای جدید کمک میکند.
درست مثل هر ایدهی فوقالعادهی دیگری، قدرت نقشه ذهنی هم در سادگی آن است.
در یک نقشه ذهنی برخلاف یادداشتبرداری سنتی یا نوشتههای پیوسته، اطلاعات به شکلی مرتب میشوند که خیلی شبیه به طرز کار واقعی مغز است. از آنجایی که کشیدنِ مایندمپ یک فعالیتِ هم تحلیلی و هم هنرمندانه است، مغزتان را به شکل عمیقی درگیر میکند و به عملکردهای شناختی آن کمک میکند. بهتر از همه اینکه کار لذتبخشی است.
ولی اصلاً یک نقشهی ذهنی چه شکلی دارد؟ بهجای توضیح دادن، بهتر است برایتان یک مثال بزنم:
این مایندمپ اتفاقاً دربارهی خودِ مایندمپ است که بخشهای اصلی یک نقشه ذهنی و تکنیکهایی برای کشیدن آن را نشان میدهد. البته قبول دارم که در نگاه اول ممکن است کمی درهم و برهم بهنظر بیاید، ولی زود قضاوت نکنید. وقتی توانستید عادتِ قدیمی نتبرداری به روش خطی و پیوسته را ترک کنید، دیگر پشت سرتان را هم نگاه نمیکنید.
فکر میکنم تا همین حالا هم فایدهی مایندمپها و اینکه چرا به کارتان میآیند را فهمیده باشید. مایندمپ با به حرکت انداختن قوهی خلاقیتتان و لذتبخش کردن یادداشتبرداری، شما را از خطی و بیرنگورو تصور کردنِ ایدهها دور میکند.
ولی مایندمپها را برای چهکارهایی میتوانیم استفاده کنیم؟
نامبردنِ همهی کارهایی که میشود از مایندمپ در آنها استفاده کرد خیلی سخت است. واقعیت این است که مایندمپها میتوانند تقریباً در هر زمینهای به شما تصور واضحتری بدهند. مثلاً در مسألههای شخصی، خانوادگی، تحصیلی یا کاری، یا حتی در برنامهریزی برای زندگی، خلاصهکردن کتابها، آماده شدن برای شروع پروژهها، طرحریزی و ارائهی پرزنتیشنها، نوشتن پستهای وبلاگ، و تقریباً در هرچیز دیگری مایندمپ کشیدن میتواند کار شما را آسانتر کند.
چطور یک مایندمپ بکشیم؟
کشیدن مایندمپ خیلی آسان است:
از وسط یک صفحهی سفید شروع کنید و ایدهای را که قرار است بسط بدهید بنویسید یا بکشید. پیشنهاد میکنم برای این کار، صفحه را بهصورت افقی جلویتان بگذارید.
با اضافهکردن ایدههای فرعی و وصل کردن آنها به ایدهی مرکزی با خط، مایندمپ را در اطراف آن بسط بدهید.
همین مسیر را برای ایدههای فرعی هم تکرار کنید: تا جایی که لازم است ایدههای فرعی سطح پایینتری ایجاد کنید و هرکدام از آنها را به ایدههای فرعی مرتبط در سطح قبلی وصل کنید.
از رنگها، شکلها و علامتها زیاد استفاده کنید و تا میتوانید بصری کار کنید؛ مغزتان بعداً بهخاطر این کار از شما ممنون میشود. من آدمهایی را دیدهام که به بهانهی اینکه «هنرمند نیستند» حتی سعی هم نمیکنند. نگذارید این فکر، جلوی شما را بگیرد.
عنوانِ ایدهها را تا جایی که میتوانید کوتاه نگهدارید؛ در حد یک کلمه یا حتی فقط تصویر. ممکن است مخصوصاً در اولین مایندمپهایتان تمایل شدیدی داشته باشید که برای ایدهها جملههای کامل بنویسید. ولی سعی کنید همیشه دنبال فرصتی باشید که آنها را تا حد یک کلمه یا شکل کوتاه کنید. با این کار، مایندمپتان تا حد زیادی اثرگذارتر میشود.
از اندازهها، رنگها و چینشهای مختلف برای متنها استفاده کنید. از خطهایی با ضخامتها و طولهای مختلف استفاده کنید و تا میتوانید نشانههای بصری را برای تأکید روی نکتههای مهم بهکار ببرید. هرکدام از این کارهای کوچک کمک میکند تا مغزتان بیشتر درگیر شود.
نقشه ذهنی یک مبحث فوقالعاده جذاب و گسترده است و در این پست فقط به قسمت کوچکی از آن پرداختیم. اگر راهنماییهای بیشتری میخواهید، ویکیپدیا همیشه نقطهی شروع خوبی است. مایندمپ کشیدن برای من خیلی هیجانانگیز است، و یکی از مهمترین انگیزههایم برای وبلاگ نویسی است. تا میتوانید مایندمپ کشیدن را تمرین کنید. به نکتههای کاربردیای که خواندید توجه کنید و خودتان نتیجه را ببینید. خیلی هم نگرانِ «درست» انجام دادنش نباشید؛ سعی کنید از آن لذت ببرید.
از اینجا برای ساخت مایندمپ کمک بگیرید
این هم یک مایندمپ فوقالعادهی دیگر از مرکزِ بوزان استرالیا دربارهی خلاقیت؛ برای اینکه ایده بگیرید!