مدتیست تلاش میکنم این مطلب را به سرانجام برسانم، نمیشد تا اینکه عنوانش جور شد و شد!
بیایید برخی از زوایای یک روز از زندگی یک راننده محترم اسنپ را باهم بررسی کنیم
🔹 میداند که نمیداند!
رانندگان تاکسیهای اینترنتی (بیشتر در شهرهای بزرگ) دیگر مانند قبل، احساسی یا بدون فکر مسیر خود را انتخاب نمیکنند و میدانند باید از یک راهنما و نقشه استفاده کنند و آنچنان به آن عادت کردهاند که بدون آن مسافر جدید نمیگیرند!
🔹 میداند هدفش چیست
رانندگان با شناخت کامل از وضعیت ترافیک، خودروی خود، نیاز مسافران قبلی و نیاز مسافران بعدی خودرو خود را آماده نگهمیدارند تا بالاترین درآمد و امتیاز و رضایت را کسب کنند
🔹 با دقت ارزیابی میکنند
رانندگان با دقت تناسب بین هزینه، مسافت، ترافیک، بنزین مصرفی، خالی نبودن مسیر برگشت یا میزان درخواست در مقصد را با میزان مناسبی دانش تحلیل میکنند و هر درخواست را در زمان مناسبی برای تایید یا رد ارزیابی میکنند
🔹درگیر قوانین پلتفرم نمیشود
پیش از این رانندگان حجم زیادی درخواست از مسافران داشتند که روش پرداخت یا کمیسیون را تغییر دهند (هنوز هم هست ولی نه مثل قبل) اما حالا خود را با شرایط و چهارچوب پلتفرم تاکسی اینترنتی وفق دادهاند و هر روز به دنبال افزایش دستاورد و درآمد خود هستند و نه چیز دیگر!
🔹تحلیل کارایی میکنند
برخی رانندگان در ساعات بامدادی در فرودگاه یا محلهایی که مسافر مناسبی دارند و زمان رسیدن به مقصد نسبت به سفت و سختگیری مسافر روی قیمت ارجحیت دارد، زمان خواب و استراحت خود را جابهجا میکنند تا بین درخواستها رقیب کمتر، احتمال موفقیت بالاتر و درآمد بیشتر داشته باشند
حالا بیایید ویژگیهای ذکر شده بالا را در صنعت یا مارکت خود بسط دهیم.
آیا مدیر حال حاضرتان این چک لیست کوتاه اما کاربردی را پاس میکند؟ آیا میداند دوران انتخاب حسی و سلیقهای تمام شده؟ آیا برای انرژی و زمان خود(و سازمانش) معیار ارزیابی و تحلیلی دارد؟ آیا راهنما یا مشاور کاربردی در کنارش حضور دارد؟
هزینهها و انرژیهای بسیاری در سازمانها صرف «وقت نداریمها» «پول نداریمها» «لازم نمیبینمها» «خودمون بلدیم مشاور نمیخواهیمها» و… میشود
پس در چه سالی، با چه اشتباهی یا چه تجربهی نامناسبی فرصت مناسبی برای توسعه سازمان و شخص مدیر است؟
بهتر است این متن را فارغ از هرگونه برداشت یا توجه به ضعفی که ممکن است داشته باشد، بیطرفانه بنوشیم!
سال ۱۴۰۳، کمی مانند رانندگان اسنپ، به پدیدههای کسب و کار خود توجه کنیم.