تو دنیای شلوغ مارکتینگ و تبلیغات، BTL یا همون Below The Line مثل یه دوست صمیمی میمونه که میاد دستت رو میگیره و میبره سراغ مخاطبای خاصت! برخلاف ATL (Above The Line) که با بوق و کرنا تو تلویزیون و بیلبوردها همه رو هدف میگیره، BTL میره سراغ یه گوشه دنج و با یه سری کارای هدفمند و مستقیم، مشتری رو جذب میکنه. اینجا قراره با هم ببینیم BTL چیه، چه ترفندایی داره و تو چه صنایعی میتونی ازش کار بکشی.
BTL یعنی چی؟
به زبون ساده، BTL یعنی “زیر خط”؛ خطی که تو حسابداری قدیمیا بین تبلیغات گنده و پرخرج (ATL) و اقدامات جمعوجور و هدفمند (BTL) کشیده بودن. این روش بیشتر دنبال اینه که بهجای داد زدن برای همه، آروم و باحوصله با یه گروه خاص حرف بزنه، یه جورایی مثل چت خصوصی تو تلگرام! هدفش هم یا ترغیب مشتری به خرید سریعه، یا ساختن یه رابطه درستحسابی با برندت. خلاصه، اینجا خبری از شلوغبازی ATL نیست؛ همهچیز تارگتمحوره.
ابزارای اصلی BTL
BTL یه جعبه ابزار پر از ترفندای باحال داره که چندتاش رو برات لیست میکنم:
- سمپلینگ (Sampling): یه تیکه از محصولت رو میدی دست مشتری که ببینه چی به چیه. مثلاً یه قاشق بستنی مجانی تو خیابون!
- ایمیل مارکتینگ: با یه ایمیل خوشگل و شخصیسازیشده، پیشنهاد تخفیف یا خبر جدید میفرستی واسه کسایی که میدونی پاش بیفتن مشتریت میشن.
- تبلیغات تو نقطه فروش (POS): تو فروشگاه با استند، بنر یا تخفیف لحظهای، مشتری رو وسوسه میکنی سبدش رو پر کنه.
- ایونت و نمایشگاه: یه غرفه باحال میزنی یا یه رویداد راه میندازی که مشتریا بیان از نزدیک باهات گپ بزنن.
- گوریلا مارکتینگ (Guerrilla): یه کار خلاقانه و غافلگیرکننده تو خیابون یا یه جای عمومی که همه بگن “واو، این دیگه چیه؟”.
- تبلیغات تارگتشده تو سوشال مدیا: مثلاً تو اینستا فقط برای کسایی تبلیغ میکنی که دنبال محصولت میگردن.
- اسپانسرینگ: یه برنامه یا رویداد محلی رو ساپورت میکنی که اسم برندت تو چشم بیاد.
اینا بخشی از همون فوتوفنای BTL هستن که مثل یه تیرانداز حرفهای، دقیق میزنن وسط خال!
فعالیتهای BTL کجاها به کار میاد؟
BTL تو هر صنعتی میتونه یه جور بترکونه. چندتا مثال بزنم که دستت بیاد:
- خردهفروشی: تو سوپرمارکت یه تیکه پنیر مجانی میدی، مشتری خوشش میاد، یه بسته میندازه تو سبدش. یا یه کوپن تخفیف میچسبونی رو جنس که همونجا بفروشه.
- تکنولوژی و دیجیتال: یه اپلیکیشن با یه ایمیل یا تبلیغ تو اینستاگرام به کاربراش میگه “بیا نسخه پرمیوم رو یه هفته مجانی تست کن”.
- خودروسازی: یه تستدرایو باحال راه میندازن که مشتری بشینه پشت فرمون و عاشق ماشین بشه.
- خوراکی و نوشیدنی: یه برند آبمیوه تو پاساژ نمونه مجانی پخش میکنه که ملت بگن “عجب طعمی، اینو دفعه بعد میخرم”.
- گردشگری: یه هتل با یه ایمیل تخفیف 20 درصدی یا یه تور محلی، مسافرا رو سمت خودش میکشونه.
- مد و لباس: یه برند یه فشنشوی خیابونی راه میندازه یا تو مغازه تخفیف فلش میذاره که مشتریا هجوم بیارن.
مزایا و معایب BTL
مزایا:
- اقتصادی: خرجش از ATL کمتره و برای کسبوکارها اقتصادیتره!
- قابل اندازهگیری: میتونی ببینی چند نفر خریدن، چندتا ایمیل باز شده یا چندتا کلیک رو تبلیغت شده.
- دقیق: فقط برای مشتریان بالقوه وقت میذاری که احتمال نرخ تبدیل بهتری دارن و به احتمال زیاد مشتری بالفعل میشن.
معایب:
- کوچیکه: با BTL نمیشه مثل ATL حجم زیادی از مخاطب رو درگیر کنی و هزینهی بزرگ شدنش با ATL برابری میکنه.
- نیاز به دیتا: باید بازار و مخاطبت رو خوب بشناسی و با استفاده از خلاقیت و هوشمندی هدفت رو مشخص کنی.
حرف آخر
BTL مثل یه رفیق باحاله که تو موقعیتای خاص میاد کنارت و کارتو راه میندازه. از پخش نمونه مجانی بگیر تا تبلیغات تارگتشده تو سوشال مدیا، این روش بهت کمک میکنه با هزینه کم و دقت بالا، مشتریات رو بچسبونی. تو دنیای پررقابت الان، اگه بخوای یه سر و گردن بالاتر از بقیه باشی، BTL یه گزینه ایدهآله. فقط یادت باشه باید بازار هدفت رو خوب بشناسی و با یه پلن درست بری جلو تا نتیجه بگیری!
من #همیدفدایی، به عنوان مشاور هک رشد، با استفاده از تکنیکهای خلاقانه مثل روشهای ذکر شده در بالا به کسبوکار یا سازمانت “رشد” رو تسهیل میکنم.